شریانِ هزار سال
پشتِ سینه ات
سینه ام
طبیب
سینوحه می شوی
سی نوحه می شوی
هر یک
زیباتر از دیگری
برای قلبی که دوست دارد
برایت بمیرد
رَد شود
از تمام رد شدنی ها
تو شریانی
شریان شراب هزار سال
درون سینه ات
که نوش دارو...
سلام سامان جان متفاوت از قبل بودی و من که این روزها اصلا نمی تونم در باره شعر نظر تخصصی بدم بیشتر بنویس بخون و کار کن و به ما هم سر بزنیا علی خدانگهدارت
سلام حسین جانسپاس از توجه اتشاد و سلامت باشی
خوب و جالب مثل همیشهموفق باشی
نگاه بی جانم ـ به جان خودت ـجان به لب است
بسیار زیبا
سلام
سامان جان
متفاوت از قبل بودی و من که این روزها اصلا نمی تونم
در باره شعر نظر تخصصی بدم
بیشتر بنویس بخون و کار کن و به ما هم سر بزن
یا علی
خدانگهدارت
سلام حسین جان
سپاس از توجه ات
شاد و سلامت باشی
خوب و جالب مثل همیشه
موفق باشی
نگاه بی جانم
ـ به جان خودت ـ
جان به لب است
بسیار زیبا