سلام. مخالفت با نگاهها و سبکهای نو کار انسانهای تنگ نظریه که دلشون نمی خواد تفاوتها رو ببینن. چون از ضعفهای خودشون می ترسن. من شعرهاتون رو خوندم. زیب بود. ادامه بدین و بهشون توجه نکنید. به وبلاگ من هم اگر دوست داشتین سری بزنید. ممنون.
مهران پور
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 ساعت 06:41 ب.ظ
سلام رفیق شاعرم و عزیزترین لحظه هام
نشونی شما رو جناب روشن به ما دادن.و دوکار هم از شما خوندن که ما هم البته استفاده کردیم و کیفور شدیم...با مروری که توی کارای وبلاگتون داشتم نظرم رو با کسب اجازه می گم:
اولین چیزی که توی تمام کاراتون به چشم می خوره محدودیت خیلی شدید دایره ی واژگانی و عمق سطحی کارهاست که اشعار شما رو تبدیل کرده به ((متن های اس ام اس))ی دوم اینکه پیچوندن بیان کمکی به ژرفا یا تاثیر گذاری کار نمی کنه سوم اینه که کارهای شما رو قبل از شما از اواسط دهه 70 به مدت حدودا 15 ساله که شاعرا دارن تکرار می کنن و تاثیر شما از اونها از یه برداشت نا خودآگاه بیشتره:
دست زیاد می شد
اگر می دانستند
لذت عاشقی کردن با تو را!
می غلتی در دهان تنم چرخان چرخان تا خوان هشتم که ...
و نمونه های بسیار زیاد دیگه از امثال یثربی و براهنی تا شاعرای آماتور روزگار ما.....
بعنوان کسی که در مقطع ارشد ادبیات شاگردی میکنه وظیفه ی خودم دونستم که حتما نظر خودم رو صریح بگم
با تعاریفی که آقای روشن از شما داشت بعنوان یک شاعر عمیق و یک منتقد متخصص و کارشناس با سابقه ی بیش از یک دهه انتظار بسیار بیشتری از حضرت عالی داشتم جوری که به قولی ......بترکونین
آفرین همانطور که جناب روشن گفته بود استادید وقتی میلاد عزیز که استاد ماست به شما بگوید استاد! دیگر تکلیف معلوم است و انتظار دیگری هم داشتن غلط ! قلمتان پایدار
حسین شاهی
شنبه 8 مردادماه سال 1390 ساعت 02:47 ب.ظ
شاعر تو را زین خیل بی دردان کسی نشناخت ! سلام امیدوارم همیشه شاعر بمانی! به امید شعر های تازه.
بعد از درود نمی خواستم دخالتی کنم اما.... استاد عزیزم ((جناب آقای مهرانپور)) بزرگ! لطفاْ درج کنید از کدام منبع حرف می زنین. تا اونجا که عقل ناقص من قد می ده سبک ((چیستا یثربی)) اصلا این گونه نیست در ضمن کار اولی که بعنوان شاهد آوردین ((دست زیاد می شد
اگر می دانستند
لذت عاشقی کردن با تو را!)) نه مال یثربی هست و نه براهنی!من خودم به شخصه این شعر رو از وب شاعر حقیقیش خوندم و نظرم رو هم گذاشتم. و نیز... ادبیات ارث پدری کسی نیست که به نام کسی باشه در دهه ی هفتاد هم اگر حرفی گفته شده امروز می توان با دید دوباره و نگاهی دیگر به همام مسئله شاعرانه تر پرداخت
با بهترین آرزوها....
میترا
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 ساعت 12:46 ب.ظ
چرا به روزنیستی
از حالا به روز میشم
قشنگ بود
به منم سر بزن نظراتم بگو خوشحال میشم
زیبا بود......یاد اونشب بخیر!کاگاه شعر و .....
لذت بردم
و منتظر نگاه سبزت هستم
بادرود
سامان جان بسیارلذت بردم....
سلام دوست من خسته نباشید
به این همه احساس تبریک می گم
به حرفهای دیگران نگاه نکن واسه خودت بنویس
سلام
برق چشمت .....قشنگ بود
عالی بوووود
سلام.
مخالفت با نگاهها و سبکهای نو کار انسانهای تنگ نظریه که دلشون نمی خواد تفاوتها رو ببینن. چون از ضعفهای خودشون می ترسن. من شعرهاتون رو خوندم. زیب بود. ادامه بدین و بهشون توجه نکنید.
به وبلاگ من هم اگر دوست داشتین سری بزنید.
ممنون.
بعد از درود
با غزلی به روزم و منتظر نگاهتان...
سلام رفیق شاعرم و عزیزترین لحظه هام
نشونی شما رو جناب روشن به ما دادن.و دوکار هم از شما خوندن که ما هم البته استفاده کردیم و کیفور شدیم...با مروری که توی کارای وبلاگتون داشتم نظرم رو با کسب اجازه می گم:
اولین چیزی که توی تمام کاراتون به چشم می خوره محدودیت خیلی شدید دایره ی واژگانی و عمق سطحی کارهاست که اشعار شما رو تبدیل کرده به ((متن های اس ام اس))ی
دوم اینکه پیچوندن بیان کمکی به ژرفا یا تاثیر گذاری کار نمی کنه
سوم اینه که کارهای شما رو قبل از شما از اواسط دهه 70 به مدت حدودا 15 ساله که شاعرا دارن تکرار می کنن و تاثیر شما از اونها از یه برداشت نا خودآگاه بیشتره:
دست زیاد می شد
اگر می دانستند
لذت عاشقی کردن با تو را!
می غلتی
در دهان تنم
چرخان
چرخان تا خوان هشتم
که ...
و نمونه های بسیار زیاد دیگه از امثال یثربی و براهنی تا شاعرای آماتور روزگار ما.....
بعنوان کسی که در مقطع ارشد ادبیات شاگردی میکنه وظیفه ی خودم دونستم که حتما نظر خودم رو صریح بگم
با تعاریفی که آقای روشن از شما داشت بعنوان یک شاعر عمیق و یک منتقد متخصص و کارشناس با سابقه ی بیش از یک دهه انتظار بسیار بیشتری از حضرت عالی داشتم جوری که به قولی ......بترکونین
کارهاتون رو دنبال می کنم
قلمتون پایدار
آفرین
همانطور که جناب روشن گفته بود استادید
وقتی میلاد عزیز که استاد ماست به شما بگوید استاد!
دیگر تکلیف معلوم است
و انتظار دیگری هم داشتن غلط !
قلمتان پایدار
شاعر تو را زین خیل بی دردان کسی نشناخت !
سلام
امیدوارم همیشه شاعر بمانی!
به امید شعر های تازه.
بعد از درود
نمی خواستم دخالتی کنم اما....
استاد عزیزم ((جناب آقای مهرانپور)) بزرگ!
لطفاْ درج کنید از کدام منبع حرف می زنین.
تا اونجا که عقل ناقص من قد می ده
سبک ((چیستا یثربی)) اصلا این گونه نیست در ضمن کار اولی که بعنوان شاهد آوردین
((دست زیاد می شد
اگر می دانستند
لذت عاشقی کردن با تو را!))
نه مال یثربی هست و نه براهنی!من خودم به شخصه این شعر رو از وب شاعر حقیقیش خوندم و نظرم رو هم گذاشتم.
و نیز...
ادبیات ارث پدری کسی نیست که به نام کسی باشه
در دهه ی هفتاد هم اگر حرفی گفته شده امروز می توان با دید دوباره و نگاهی دیگر به همام مسئله شاعرانه تر پرداخت
با بهترین آرزوها....
بسیار زیبا بود
عالیه!!! این جمله رو در طول روز بارها و بارها تکرار میکنم و هر دفعه از دفعه ی قبل برام تازه تر و قشنگ تره ....موفق باشی داداش سامان
سلام
با احترام دعوتید
------
ضمنا شما لینک شدید
درود
زیبا بود
ممنون